قسمتی از متن : یک روز صبح در حدود ساعت یازده و نیم مری فارن به اتاق کار شوهرش رفت و روولور او را برداشت و فشنگ گذاشت و خود را با یک تیر از پای در آورد… مدیر هتل در دفتر کار خویش صدای تیر را شنید و حیرت کرد، زیرا می دانست آقای جون فارن شوهر خانم مری در اتاق خود نیست و تا ظهر به هتل بر نمی گردد. شتابان به محل وقوع حادثه رفت تا از نزدیک ببیند چه اتفاقی افتاده است. وقتی داخل اتاق شد خانم فارن را روی زمین غرق در خون دید. او در گذشته بود… برداشت بروبسایت ایرانی دیتا این کتاب را به صورت رایگان و با لینک مستقیم تقدیم شما کرده است. امید است مورد پسند و رضایت شما قرار گیرد.